نمایش داغ بارزوها
یزد، میبد، خیابان آزادگان , مجموعه تئاتر شهر میبد ( شهر خورشید)
تشریح رویداد
کارگردان: علی اصغر راسخ راد
براساس نوشته ای از پرویز بشر دوست
بازیگران : حسین زارع مهرجردی ،
فردین یاوری
مدیر اجرا:سید ابوالفضل طبایی
منشی صحنه:امیرعباس زارع مهرجردی
پخش موسیقی و اجرای نور :امیرعباس زارع
عکاس :علی حسن زاده
طراح پوستر:بشیر سعیدی پناه (گروه هنری آماتیس میبد)
تبلیغات و رسانه عمومی : امیرحسین سالاری
با تشکر از جناب آقای هادی زارع مهرجردی ،رئیس محترم ارشاد اسلامی میبد
خلاصه نمایش داغ بارزوها
ژانر این نمایش کمدی، تراژدی است.
این نمایش نگاهی فلسفی و البته ابزورد به زندگی دارد.
در واقع پروسه و روند زندگی در سیری خیالی و فرضی طی میشود و همه آرمانها و آرزوهای آدمها و تقلاها برای دستیابی به آنها در بستری طنزآلود به سرعت میگذرد تا در انتها به تراژدی پایان که واقعیت زندگی است میرسد
یادداشت کارگردان :
بچه که بودم نزدیک دبستانمان(صدیق) یک مغازه دوچرخه فروشی بود و من عاشق دوچرخه پرشی نمره شانزدهای بودم که پشت ویترین آن مغازه بود که پسر همسایهمان داشت و من نداشتم. هر روز بعد تعطیلی مدرسه ساعتی پشت ویترین مغازه میایستادم و در خیالم خود را سوار برآن دوچرخه در کوچه پسکوچههای شهر میدیدم رکاب میزدم و تا رسیدن به خانه آن خیال خوش را با خود میبردم جوری که هرگز متوجه دوری مسیر مدرسه تا خانه نمیشدم!
من شیرین ترین لحظات زندگیام را در رویا زیستهام و به دور دستترین عناصر زندگی در جهان آرزوها و رویاهایم راه یافتهام و بلکه رسیدهام.
آلبرکامو در افسانه سیزیف میگوید:
“شکاف عمیقی وجود دارد بین آرزوهای انسان و تلاشهایی که برای رسیدن به آن آرزوها انجام میدهد”
انسان دست خودش نیست. رویا میپرورد و لزومن هرچقدر خودش را به آب و آتش بزند به تمامیت رویاهایش نمیرسد!
در آن شکاف که لزومن با تلاش آدمی پر نمیشود در آن شکاف که رویاهایی دست نخورده و نرسیده و کال باقی میمانند به زعم من تمامی دردها و ملالهای یک انسان نهفته است.
شکافی که مملو از نرسیدنها و شکستها و خیرگیهای انسان به آرزوهای ممتد و مدامش هستند.
و روزی میرسد که انسان میمیرد و بعضی از آرزوها در شکوه یک رویا باقی میماند و انسان تنها خودش میداند که چرا دست از خیرگی برنمیدارد!
اگر به من باشد، میخواهم در تمام عمرم به بافتن رویا مشغول بمانم بیآنکه حریص رسیدن به آن باشم. رویا با تمام جزییاتش شکوه تخیل یک انسان است و تخیل تنها چیزیست که تقدیر ، قدرت ستاندن آن را از انسان ندارد
و تخیل تنها فرایندی است که از دیوارها و حصارها عبور میکند و به گسترهای بیحصار میرسد که میتواند تا بلندای کهکشان و ژرفای اقیانوسها را در نوردد.
“داغ بارزوها”حسرتهایی است که دستیابی به آن در جهان واقعی ناممکن است.
آدمهای این نمایش مفهومی از حسرتهای نازیسته و داغهای بارزِ بر دل نشستهاند.
آنها نام و نشانی ندارند فقط هستند تا نماینده حسرتکِشان این قفسِ مسقفِ مقرر و مقید باشند.
در جهان این نمایش، نرسیدن رسیدن محض است
اطلاعات بلیت
جایگاه ویژه
از ردیف 1 الی 3 - 100.000 تومان
جایگاه استاندارد
از ردیف 4 الی 11 - 70.000 تومان
تقویم رویداد
یکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳
دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳
سه شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳
چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳
صدای شما مهم است!
در گیشه ۱۰ ، ما به دنبال ایجاد فضایی برای تبادل نظر و ارتباط هنردوستان و هنرمندان هستیم. نظرات شما به ما و دیگران کمک میکند تا از تجربیات و پیشنهادات شما بهرهمند شویم و بهترین نمایشها را ارائه دهیم. دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید و به ارتقاء هنر و فرهنگ کمک کنید!
عالیی بود اجراااا
یکی از تکنیکی ترین کارهایی که بود که تا الان توی استان یزد دیدم
به معنای واقعی این کار کمدی و تراژدی هستش هر دو رو حس کردم
5
واقعا لذت بردم همچین نمایشی را تا به حال در شهر میبد من ندیده بودم عالی بود👌
1
سلام شروع کار رو گفتند ۸ ولی ۸:۴۰ دقیقه شروع کردند و این بی احترامی به مخاطبه